پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ علی اصغر شمیمی معالجۀ عداوت و دشمنى و معالجۀ این صفت خبیثه آن است که:اول تأمّل کند در این که دشمنى و عداوت، شجرهاى است که:به جز اندوه و الم در دنیا ثمرى ندارد.و صفتى است که:غیر از غصّه و غم اثرى نمىبخشد.ساغرى است که:به جز زهر جانگزا به کام صاحب خود نریزد.و آتشى است که:به غیر از دود کدورت از آن بر نخیزد،زیرا که عدوّ مسکین همیشه با اندوه و غصه قرین،و پیوسته با رنج و محنت همنشین است.به سبب عداوت خاندانهاى کهن بر باد،و دودمان قدیم از بیخ و بنیاد بر افتاد.و بسا دولتهاى بىپایان که به سبب عداوت به نکبت مبدّل،و بسا عزّتها که بنیادش به تیشۀ عداوت سست و مختل گردیده. بلکه آنچه از کتب و تواریخ و سیرهها و احوال مردمان،مکرر معلوم شده آن است که: هیچ دولتى به سر نیامد مگر به واسطۀ عداوت و دشمنى. درخت دوستى بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنى بر کن که رنج بىشمار آرد و اکثر آن است که:مطلقا از کینه و عداوت،ضررى به آنکه او را دشمن دارند نمىرسد.و بعد از آن ملاحظۀ عاقبت آن را در آخرت بنماید که آدمى را به عذاب الیم مىرساند.و چون این امور را تأمّل کرد،و متنبه گردید که:عاقل همیشه خود را در حالتى باقى نمىدارد که مضرّات آن به او عاید،و دشمن از آن منتفع گردد،پس سعى نماید که با آن شخصى که عداوت و کینه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد.و با او به مهربانى و شکفتگى ملاقات کند.و در قضاى حوایج او سعى نماید.و در مجامع و محافل،نیکیهاى او را اظهار نماید.بلکه نسبت به او زیاده از دیگران نیکى و احسان کند تا نفس را گوشمالى داده بینى شیطان را بر خاک مالد.و پیوسته چنین رفتار کند تا آثار عداوت از دل او بر طرف شود. و ضد این صفت،«نصیحت»است،که عبارت است از:خ, ...ادامه مطلب
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۳، ۱۱:۳۸ ق.ظ علی اصغر شمیمی صفت سیزدهم: عداوت و دشمنى و آن بر دو قسم است: ز یرا که هر که عداوت کسى را در دل دارد یا آنرا در دل پنهان مىکند و انتظار زمان فرصت را مىکشد یا علانیه و آشکار در صدد ایذا و اذیت آن شخصى است که او را دشمن دارد و اظهار عداوت او را مىکند. قسم اول را «حقد و کینه»گویند،که عبارت است از: پنهان کردن عداوت شخصى در دل. و قسم دوم را «عداوت» نامند و این ثمرۀ قسم اول است، زیرا که: چون کینه قوّت گرفت و عداوت شدید گردید، خزانۀ دل از محافظت آن عاجز و پرده از روى کار بر مىدارد. و قسم اول از ثمرات غضب است، زیرا که: چون آدمى بر دیگرى خشم گیرد و به جهت عجز از انتقام یا مصلحتى دیگر آن وقت اظهار غضب نکند و خشم خود را فرو برد و در دل خود پنهان سازد کینه حاصل مىشود.و هر یک از این دو قسم از صفات مهلکه و اخلاق رذیله است. و از اخبار مستفاد مىشود که: مؤمن کینه ور نیست و در غالب اوقات صفات مهلکۀ دیگر نیز از کینه و عداوت متولد مىگردد، چون حسد و غیبت و دروغ و بهتان و شماتت و اظهار عیب و دورى و ایذاء و سخریّت و استهزاء و غیر اینها از آفات و اعمال محرمه که دنیا و دین آدمى را فاسد مىسازد. و اگر فرض شود که هیچ یک از اینها حاصل نشود همان خود بغض و عداوت او از امراضى است که نفس قدسى را بیمار و همیشه روح از آن متألّم و در آزار است. آدمى را از بساط قرب الهى دور و از مرافقت ساکنان عالم قدس مهجور مىگرداند و صاحب خود را منع مىکند از آنچه شیوۀ اهل ایمان و شیمۀ اخیار و نیکان است و از بشاشت و شکفتگى و مهربانى و فروتنى و مرافقت و همنشینى نسبت به کسى که کینه او را در دل دارد و خود را از اعانت و قضاء حوائج او باز مىدارد و هر یک از اینها درجهاى, ...ادامه مطلب